رباتی که از چوپانان هم بهتر گاوچرانی میکند

از آبادی اسپرز واقع در بخش زیراب شهرستان سوادکوه خبر می رسد که دامهای مستقر در آنجا مبتلا به بیماری ویروسی تب برفکی شده اند و متأسفانه برخی از آنها بر اثر این بیماری تلف شده اند.نکته جالب آنکه غالب این دامها پیش از این بر علیه هم این بیماری واکسینه شده بودند! و نکته جالب تر از آن اینکه مسئولین دامپزشکی از شیوع این بیماری مهلک اظهار بی اطلاعی می کنند مشخص نیست که این عزیزان در اداره محترمه شان مشغول به چه کاری هستند؟!
گام نخست طرح گاز رسانی به روستای عالم کلا لفور درحال اجراست و چند روزیست که شاهد کنده کاری،حفرکانال و لوله گذاری لوله گاز در معابراصلی و فرعی روستا هستیم. اگرچه این امر نویدبخش بهره مندی اهالی از نعمت گاز طبیعی در آینده نزدیک است،لکن انجام این پروسه بعضا" مشکلاتی نظیر شکستگی لوله آب و دشواری در آمد و شد را در پی داشته است ،امیدست که با اقدام عاجل مسئولین ذی ربط،این مشکلات هر چه زودتر رفع و کام اهالی محترم روستای عالم کلا لفور به خاطر این مشکلات جزئی تلخ نگردد.
یکی از گیاهان خودرو که در منطقه ییلاقی اسپرز (سکونتگاه تابستانی اهالی روستای عالم کلا لفور) می روید گُل پَر یا همان کُولِک است. این گیاه دارویی که در فصل بهار می روید دارای بوی معطـر بوده و اهالی با چیدن آن و خشک کردن دانه های آن از پودرش به عنوان چاشنی برخی غذاها استفاده می کنند. آنها همچنین معتقدند با دود کردن دانه های آن می توان جلوی چشم زخم را گرفت.
قرآن کتابی است که با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم پایان می پذیرد. کتابی آسمانی است اما ــ بر خلاف آنچه مؤمنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند ــ بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد!کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست …کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم انسان با قلم… آن هم در جامعه ای و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست.این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و … شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد،قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند” چه کس مرده است؟ “چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است. قرآن! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
نگاه به تعداد زاد و ولد و مرگ و میر سال گذشته (سال 1394 خورشیدی) در روستای عالم کلا لفور بسیار نگران کننده می باشد. تولد یک نفر آن هم در منطقه لودشت در برابر بدرود حیات گفتن هشت نفر در روستا به خوبی گویای رشد منفی جمعیت در این روستاست.مهاجرت قشر جوان از روستا به همراه کاهش زاد و ولد در روستا دست در دست هم داده تا اکنون شاهد رشد منفی جمعیت و پیری جمعیت در روستا باشیم که پیامدهای منفی آن بسیار بوده و متأسفانه اگر هم این وضع ادامه یابد دیری نمی پاید که باید نام این روستا را تنها و تنها در کتابهای تاریخی یافت!.